یادداشتی کوتاه بر کتاب ” سروت باشوور ” مجموعه شعر نو کوردی علی الفتی
به گزارش ایرسا آنلاین، این یادداشت نثری شاعرانه و توصیفی داشته و بی تعارف و شیدا به سراغ این کتاب رفته است. چقدر خوبه این شاعر و این کتاب ، چقدر زخم و جراحت و رنج در این ” سروت باشوور” موج می زند. چقدر درد کشیدم با دردهای شاعر. همدرد که نیستم اما درک می کنم روایت تلخی که سرزمینم، زبانم، هویتم، تاریخم، جغرافیا و کوه ها و دشت ها و رودهایی را که با شیهه ی شاعر هم آوا شده اند و داغ تاریخی اش را ندا سر می دهند. این سرزمین، این شعر، این سر پر درد، این کرماشان دوست داشتنی، این زاگرس خفته در تابوت، چه حرف ها و سخن های تازه و مویه های سربه فلک کشیده دارد. چقدر باید مرد بود و شاعر بود و انسان بود و اینها را دید و مزه مزه کرد و هم خون شد تا این فریاد بلند، این خفته ی چند، آبستن شعرهای فاخر و زیبا و بالا بلند باشد؟ باید چقدر به این شاعر و شعرش دقیق شده که توانسته باشم یک درصد از توانایی های وسیع اش را به تصویر بکشم؟ اما این را می دانم که تو بهترینی و شعر کوردی و ادبیات کوردی و کورده واری روزی به تو می بالد و فخر می فروشد که فرزندی چون تو دارد و تو را در دامان زیبای خود از “ریژاو ” و دشت های ذهاب گرفته تا گردنه های هورامان و تپه های آبیدر سنندج و رودهای مواج موکریان و زیبایی های دخترانه ی دیاربکر و زازا و روژهه لات و روژئاوا و باشوور را به همدیگر پیوند می زند.
تو به تنهایی تمام تاریخ و سرگذشت و سرنوشت مردم ات را فریاد زدی. شاعری بالنده، فهیم و دقیق که توانستی دقایق منطقی و احساسی را به هم پیوند بزنی. تو چه کرده ای شاعر که مرا اینگونه به یاد نیاکان و زبان و تاریخ و هویتم می اندازی، دشمنانم را در استعاره ها و آرایه ها و نمادها و ایماژهای بلند و آرکائیک و تراژیک ، استاتیک وار می پیچانی و زلف شیرین ات را در بیستون فریادکش ات به باد می دهی. تو چه کرده ای ای شاعر که من جز تحسین هزار باره چیزی برای گفتن و نوشتن ندارم.
به نظر می رسد که کتاب ” سروت باشوور” بهترین یا یکی از بهترین مجموعه شعرهای ادبیات و هنر این سرزمین و روژهه لات است. کرماشان به فرزندی اینچنین نستوه و نژاده و اصیل با کلامی سحرآمیز و سحرآگین می بالد. در تک تک اشعار این کتاب زیبایی شناسی مطلق، انسانی، جهانی و کوردی دیدم و به خود می بالم که هم عصر و هم زبان چنین شاعر توانمندی هستم. قلم و احساسم از بیان این همه عشق و شور و شعف و شگفتی در این کتاب قاصر و ناتوان است.
” سروت باشوور” یک فرهنگ انسانی، جهانی و کوردی است که می تواند ما را با هویت خود در کرماشان آشتی دهد. اگر این کتاب به درستی تشریح و بررسی گردد و جوان کرماشانی آن را بی واسطه درک کند، به گمانم راه خود را یافته و در هیچ چاه ویلی گرفتار نخواهد شد. علی الفتی کلمه و کلام و شعر و زیان کوردی کلهری را جلا داده و ارتقا بخشیده است و بی کم و کاست آن را به آیندگان می سپارد. زبان کوردی کرماشانی با این کتاب فاخر نه تنها زنده شده و زنده می ماند بلکه می تواند خود را از نو بیافریند، این کتاب خلق فرصت های تازه و نو برای زبان زنده کوردی کرماشانی است.
علی الفتی جان ممنون که هستی و ما را شریک احساس زیبا و جاندار و جانبخش و جلادهنده ی مانا و ماندگارت کردی. این کتاب می تواند سرآغاز جدی و توانمندی برای شعر امروز کوردی در روژهه لات یا کوردستان ایران باشد. این کتاب شایسته تقدیرهای زیادی است. از تقدیرهای زیبایی شناسی گرفته تا تقدیرهای فرهنگی هویتی و تاریخی .
شعر نو کوردی کلهری و کرماشان و ایلام تاکنون اثری به این فاخری به خود ندیده و در شعر نو کوردی منحصر به فرد است. تبریک فراوان مرا پذیرا باش ، کرماشان باید به خود ببالد که فرزندی مثل تو دارد.
در ادامه باید از زیرکی شاعر در ترجمه کتاب بگویم که آن را به شاعری مترجم سپرده که مترجمی حرفه ای است و حس و حال شاعر را به مخاطبی که با زبان شاعر آشنا نیست، به خوبی منتقل می کند و دیگران نیز با ظرفیت ها و ظرافت و دقایق زیبای خلق شده در متن اصلی بهتر و بیشتر پی می برند. و چقدر ظریف و دقیق چنین اتفاقی افتاده است . پر و بال این قناری اگرچه گرفته شده به قول آن مترجم هندی اما صدایش هنوز در متن ترجمه شده موج می زند و می تواند مخاطب را با ظرافت های کلامی و زبانی و زیبایی شناسانه و خیال انگیز متن اصلی شاعر آشتی دهد و پیوندی عمیق بیافریند و خلق کند. به مترجم این کتاب باید تبریک گفت و درود فرستاد.
” سروت باشوور” در این جهان ناممکن ها، یک امکان است برای کرماشان و شعرکوردی، یک امکان ناگهان که بر سکوت و نخوت و پلیدی و پلشتی در شهرکرماشان ، به زبان کوردی فریاد بر می آورد و هاوار می کند که نه چنان نیست که شما می گویید بلکه چنین است که من می گویم. من شاعر، سخنگوی راستین این سرزمینم .پس ای پتیارگان بی بنه و بته، ای غریبان در خانه ی من صاحب، اکنونتان را به فردا گرده نزنید. نمی توانید بر این خاک تا همیشه خدا چمباتمه و چرت بزنید.خوابتان با “سروت باشوور” آشفته است.
برای علی الفتی و شعر کرماشان و ادبیات کوردی بهترین ها را آرزومندم.
بابهترین آرزوها
محمدآشنا عباس منش
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰