تأثیر بدرفتاری جسمی و عاطفی مرد و نادیده گرفتن نیازهای زن بر خیانت کلامی او با نگاهی بر نظریه‌های روان‌شناسی

مقدمه:

روابط زناشویی یکی از اساسی‌ترین روابط انسانی است که در صورت پویایی و سلامت، می‌تواند زمینه‌ساز رشد فردی، امنیت روانی و رضایت‌مندی متقابل شود. اما زمانی که این رابطه دچار تنش، بدرفتاری یا نادیده‌گیری می‌شود، می‌تواند منجر به آسیب‌های عاطفی جدی و حتی واکنش‌هایی مانند خیانت کلامی شود. در این مقاله، نقش بدرفتاری‌های جسمی و عاطفی مرد و همچنین نادیده گرفتن نیازهای زن در بروز خیانت کلامی مورد بررسی قرار می‌گیرد. همچنین با نگاهی به نظریه‌های روان‌شناسی، تلاش می‌کنیم این رفتارها را بهتر تحلیل کنیم.

بدرفتاری جسمی و عاطفی و اثرات آن

خشونت جسمی شامل هرگونه رفتار فیزیکی آسیب‌زا مانند کتک زدن، هل دادن، یا کنترل فیزیکی است. اما خشونت عاطفی (Emotional Abuse) معمولاً پنهان‌تر بوده و شامل تحقیر، نادیده‌گرفتن، تهدید، توهین، بی‌توجهی و بی‌مهری مداوم است. این رفتارها تأثیر عمیقی بر روان زن گذاشته و باعث کاهش عزت‌نفس، اضطراب، افسردگی، و احساس بی‌ارزشی می‌شود.

نادیده گرفتن نیازهای عاطفی از منظر روان‌شناسی

۱. نظریه سلسله‌مراتب نیازهای مازلو (Maslow)

آبراهام مازلو در نظریه معروف خود، نیازهای انسانی را در پنج سطح طبقه‌بندی کرد. پس از برآورده شدن نیازهای فیزیولوژیکی و امنیت، فرد به دنبال نیاز به عشق، تعلق و احترام است. در رابطه‌ای که زن احساس محبت، توجه و امنیت روانی نداشته باشد، این نیازهای سطح بالاتر ارضا نمی‌شوند، و فرد ممکن است به دنبال برآورده‌سازی آن‌ها در بیرون از رابطه باشد—حتی به صورت کلامی یا عاطفی.

۲. نظریه دلبستگی جان بولبی (Attachment Theory)

بولبی معتقد بود سبک دلبستگی فرد در کودکی، پایه‌گذار رفتارهای ارتباطی در بزرگسالی است. زنانی که در رابطه با همسر خود دلبستگی ایمن ندارند و احساس حمایت عاطفی نمی‌کنند، دچار اضطراب دلبستگی شده و ممکن است برای کسب احساس امنیت و توجه به افراد دیگری تمایل پیدا کنند. خیانت کلامی گاه نتیجه‌ای از این نارضایتی در پیوند عاطفی است.

۳. نظریه تبادل اجتماعی (Social Exchange Theory)

این نظریه بر اساس اصل “هزینه و فایده” در روابط شکل گرفته است. اگر زن در رابطه‌ای قرار گیرد که در آن احساس می‌کند هزینه‌های عاطفی زیادی (بدرفتاری، تحقیر، تنهایی) می‌دهد اما فایده و دریافت کمی دارد، ممکن است تمایل پیدا کند رابطه‌ای جایگزین—even if only emotionally—ایجاد کند تا از نظر روانی تعادل برقرار کند.

خیانت کلامی؛ واکنشی پیچیده

خیانت کلامی، نوعی خیانت عاطفی است که شامل ارتباط با فردی خارج از رابطه زناشویی به‌صورت پیام، مکالمه یا ابراز علاقه و محبت است. برخلاف خیانت جنسی، در این نوع خیانت تأکید بر پیوند احساسی و گفتاری است. این واکنش معمولاً زمانی رخ می‌دهد که زن نیازهای عاطفی‌اش را از سوی همسر دریافت نمی‌کند و تلاش می‌کند آن‌ها را به‌نوعی در جای دیگری پیدا کند.

عوامل تسهیل‌گر خیانت کلامی

تجربه طولانی مدت خشونت و سرکوب عاطفی

نبود ارتباط مؤثر میان زوجین

خلأ عاطفی عمیق و احساس تنهایی مزمن

عدم دریافت تایید، عشق، یا حمایت

نبود مهارت‌های حل تعارض در مرد

راهکارهای پیشگیری با رویکرد روان‌شناسی

افزایش آگاهی زوجین از نیازهای عاطفی یکدیگر
آموزش سبک‌های دلبستگی و شناخت نقش احساسات در رابطه، می‌تواند به بهبود کیفیت رابطه کمک کند.

درمان فردی یا زوج‌درمانی
زوج‌درمانی به حل تعارضات مزمن، بهبود ارتباطات و بازسازی دلبستگی‌ها کمک می‌کند.

توسعه مهارت‌های ارتباطی و همدلی
یادگیری مهارت‌هایی مانند شنیدن فعال، ابراز محبت، و احترام متقابل می‌تواند رابطه را از آسیب دور کند.

نتیجه‌گیری

خیانت کلامی در زنان معمولاً نتیجه مستقیم خیانت‌های عاطفی طولانی‌مدت از سوی همسر است. بدرفتاری جسمی و عاطفی مرد، همراه با نادیده گرفتن نیازهای عاطفی، روانی و ارتباطی زن، شرایطی فراهم می‌آورد که در آن زن به دنبال جبران این کمبودها در خارج از چارچوب ازدواج می‌رود. شناخت علمی و روان‌شناختی این پدیده به ما کمک می‌کند تا به جای سرزنش، به فهم عمیق‌تر روابط انسانی برسیم و برای بازسازی آن تلاش کنیم.

پایان مطلب/