آیا احساس خوشبختی میکنید؟
فکر میکنید بر اساس اینکه وضعیت مطلوبی داشته باشید،چه اتفاقی باید بیفتد؟ آیا باید یک میلیون دلار پول نقد به دست آورید،رئیس تان از شما تقدیر کند، اتومبیل شیکی را سوار شوید؟به مهمانیهای مجلل بروید؟به حد اعلای روشنفکری برسید،یا کسی به شما بگوید چقدر قابل احترام هستید،حقیقت آن است که؛برای احساس خوشبختی نیازی به هیچ عامل خارجی نیست میتوانید هم اکنون اگر بخواهید احساس خوشبختی کنید.
تازه اگر همه آن اتفاقات بیفتد چه کسی باید خوشحال تان کند،خودتان پس چرا منتظرید؟
تنها چیزی که مانع خوشحالی شماست قوانین فردی یا اعتقاد به این مسٱله است که برای احساس شادی چنان اتفاقاتی باید حتماً بیفتد.
این قوانین خودساخته را دور بریزید و شادمانی را که شایسته شماست احساس کنید. اگر میخواهید برای خوشبختی قانونی داشته باشید،بگذارید قانون شما این باشد: برای احساس خوشی،به هیچ واقعه بیرونی نیاز ندارم. من احساس خوشی میکنم زیرا زندهام و زندگی موهبتی است الهی و من به لذت بردن از آن مشغولم.
از کجا بفهمیم که بر اساس ارزشهای خویش زندگی میکنیم؟این موضوع کاملاً به قوانین فردی ما مربوط است،یعنی همان عقایدی که به ما میگویند چه باید بشود،تا احساس موفقیت،خوشبختی و سلامت جسمی کنیم. گویی دادگاه کوچکی همیشه در درون ما وجود دارد. قوانین فردی ما به منزله حکم نهایی این دادگاه است و نشان دهنده ی این است که آیا اعمال ما با مقررات لازم برای تامین ارزشها مطابق بوده است؟ یا خیر؟و آیا حال ما باید خوب باشد یا بد و باید لذت ببریم یا رنج بکشیم؟
به دنبال کارهایی بروید که تاکنون هرگز نکردهاید،به غواصی و کشف دنیای زیر آب بپردازید و ببینید که زندگی در محیطی کاملاً تازه چگونه است. یک شب برای استفاده از کنسرت موسیقی بروید. به بیمارستان اطفال سر بزنید و از بیماران آن بخش عیادت کنید در فرهنگی متفاوت خود را غرق کنید و جهان را از دیدگاه دیگران ببینید،به خاطر داشته باشید هر محدودیتی که در زندگی خود دارید،احتمالاً فقط ناشی از محدودیت تجارب مرجع است. مرجعهای خود را توسعه دهید تا زندگیتان به سرعت توسعه یابد. برای کسب تجربه و افزایش مرجعها، لازم نیست به سفرهای دور و دراز بروید. در همان جامعهای که هستید،در سر یک چهارراه به فردی کمک کنید،فقط با اضافه شدن یک مرجع، دریچه ی جهان تازه ای به روی شماگشوده می شود.
از جا برخیزید و وارد معرکه ی زندگی شوید تخیل شما همراه با امکان آنچه که قابل کشف و تجربه است پرواز کند و این را از هم اکنون آغاز کنید، امروز به دنبال کدام تجربه می توانید بروید که زندگی تان را گسترده تر سازد؟
نیرویی هست که زندگی شما را شکل میدهد،این نیرو است که تعیین میکند چه کارهایی از نظر شما ممکن یا غیر ممکن است. از چه چیزهایی باید اجتناب کنید.
و چه واکنشهایی نشان دهید. این نیرو عقیدهای است که درباره هویت خود دارید. همه ما ولو به طور نیمه آگاه تعریفی از خویش داریم و این تعریف است که بر همه جنبههای زندگی ما اثر میگذارد مثلاً اگر خود را فردی محافظه کار ببینید،و حتی سخنانتان نوعی دیگر است، بیباک و جسور در نظر آورید به نوعی دیگر همه تجارب زندگی خود را با کمک این اعتقاد تفسیر میکنید و همه تصمیم های شما از این صافی می گذرد.
اکنون با صرف دقایقی و به معرفی خود بپردازید. هنگام پاسخ دادن به این پرسش که من کی هستم؟ کنجکاو و سرزنده باشید آیا خود را با توجه به کارهایی که در گذشته کرده یا فعلاً میکنید یا در آینده خواهید کرد یا با توجه به شغل و درآمد و یا نقشی که در زندگی دارید و اعتقادات معنوی و خصوصیات جسمانی یا چیزی که بالاتر از همه اینها باشد تعریف میکنید؟
تنها کسانی که یاد گرفتهاند که در نهایت صمیمیت و بدون خودنمایی به دیگران خدمت کنند،عمیقترین لذت زندگی و موفقیت واقعی را درک میکنند با گذشت و بخشنده باشید و به شکرانه ی نعمتی که دارید به گروه افراد خیرخواه بپیوندید تا کیفیت زندگانی نیازمندان را بهتر سازید.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰