مناجات با خدا
?دلتنگم? دلتنگ روز هایی که همه چی خوب بود. دلتنگ گذشته ای هستم که همه چی بدون مرز تعیین شده بود. دیدن عزیزانم و به آغوش کشیدن آنها.. دلتنگم،?برای سفره های پر از مهمان. خونه های پر از سرو صدای بچه های فامیل.. دلتنگ بیرون رفتن های ساده... دست دادن های صمیمانه... روزهای از دست رفته ای که قدر آن را ندانستم...داشته هایی که برایم تکراری شده بود..
کودکی ام در جنگ
ایرسا_ در حال و هوای کودکی خود غرق بودیم. بازیهای کودکانه..دعواهای کودکانه. قهر قهر میکردیم تا قیامت ولی اون قیامت یک ساعت هم نمیشد. صبح های زیبای کودکیم با بوی نان داغ و تازه ی مادرم از خواب بیدار میشدم.
خاطرات قصر شیرین
ایرسا_ از بدو تولد او را به پدرش دادن.فریدون را میگویم ..هم پسر عموی من بود و هم همسر خواهرم. به دلیل اختلافات خانوادگی پدر و مادرش از هم جدا شدند و فریدون بعد از به دنیا آمدنش به پدرش دادن تا مبادا مادرش بخواهد به او شیر بدهد دلبسته او شود..و به این دلیل بدون خوردن یه قطره از شیر مادر اورا به پدرش تحویل دادن..هر جوری بود با سختی بزرگ شد و به سنی رسید که دیگه میتونست ازدواج کنه و به خواستگاری خواهرم آمد.
داشتیم زندگی میکردیم حالا خوب یا بد هر چند که مشکلات زیاد بود…
ایرسا_ داشتیم زندگی میکردیم. حالا خوب یا بد.هر چند که مشکلات زیاد بود.. از لحاظ اقتصادی و گرانی ووووو... ولی با این وجود داشت می گذشت هر جوری بود. طبقه ی پایین مردم زندگی سختی داشتن ولی خوب در کنار هم بودیم.و یه جوری سر میکردیم... خلاصه،،تا اینکه یک روز خبری از رسانه ها و،دنیای مجازی شنیدیم..
داستان خیال انگیز سفر عاشقانه من و پروانه
داستان خیال انگیز سفر عاشقانه من و پروانه، ما را با خود به سفری زیبا و به یادماندنی و خاطره انگیز می برد؛ سفری که قرار است نزديك ترين راه رسيدن به خانه دوست را بشناسیم و در اين پرواز و سفر بهاری و عاشقانه، با حقيقت عشق آشنا شویم. پروانه، مسيري را در پيش مي گيرد و ما را به دنبال خود مي كشاند تا در راه او گام برداریم. مي دانیم و باور داریم كه پروانه، خانه دوست را به ما نشان خواهد داد؛ چرا که او همیشه به گرد شمع چرخیده و سوختن و دلدادگی و عشق و فداکاری را به زیبایی هرچه تمام تر تجربه كرده است.
فصل لالایی های سرزمین من
این روزها دلم برای بوسه ای تنگ می شود.
Tuesday, 3 October , 2023